سوال: مگر امامان و حرم ها شفا نمی دادند؟ پس چه شد با یک کرونا حرمشان تعطیل شد؟ کو شفا و معجزه؟
پاسخ:
در متن سؤال مغلطه ظریفی وجود دارد که در ادامه آن را توضیح می دهیم.
اولا: شفا و درمان در اختیار خداست. یا من اسمه دوا و ذکره شفاء. اهل بیت علیهم السلام به اذن خداوند شفا می دهند کما اینکه حضرت عیسی هم به اذن خداوند مبتلایان به برص و نابینا را شفا می دادند.
وَرَسُولًا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذَلکَ لَآیَهً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ. (آل عمران، آیه ۴۹)
و به رسالت و پیامبری به سوی بنیاسرائیل میفرستد که [به آنان گوید:] من از سوی پروردگارتان برای شما معجزهای [بر صدق رسالتم] آوردهام؛ من از گِل برای شما چیزی به شکل پرنده میسازم و در آن میدَمم که به اراده و مشیّت خدا پرندهای [زنده و قادر به پرواز] میشود؛ و کور مادرزاد و مبتلای به پیسی را بهبود میبخشم؛ و مردگان را به اذن خدا زنده میکنم؛ و شما را از آنچه میخورید و آنچه در خانههایتان ذخیره میکنید خبر میدهم؛ مسلماً اگر مؤمن باشید این [معجزات] برای شما نشانهای [بر صدق رسالت من] است.
پس عقیده ما شیعیان این است که کسی که شفا می دهد، ولی خداست آن هم به اذن الهی.
اما آنچه که در متن شبهه به ظرافت و به غلط القا شده شفا دادن حرم معصومین است. در حالی که ما هیچ وقت چنین ادعایی نداشتیم و اگر کسی هم تلقی نادرستی دارد بهتر است تلقی خود را اصلاح کند.
ثانیا: شفا دادن و معجزه یا کرامت امری معمولی نیست و این گونه نیست که هر بیماری با مراجعه به معصومان علیهم السلام و حرم ایشان بهبود یابد، بلکه خدا دنیا را بر اساس اسباب و علل بنا کرده است و گاهی هم برای هدایت بشر و اتمام حجت برای مردم و شناساندن فرستادگانش، اجازه میدهد به اذن خودش معجزه و شفا محقق شود یا کرامتی اتفاق بیفتد و گرنه سیره خود اهل بیت علیهم السلام هم مراجعه به پزشک و دارو و درمان بوده است کما اینکه در تاریخ هم ثبت شده است و همچنین خود اهل بیت هم احادیث مختلفی در مورد درمان بیماری ها دارند.
گرچه، پزشک و دارو و درمان جزو علت مادی از اقسام علل محسوب می شوند و علت فاعلی همواره خداست و خداوند است که به اذن او پزشک بیماری را تشخیص داده و یا دارویی اثر خود را می گذارد. بنابراین ما در کنار مراجعه به پزشک، و استفاده از داروهایی که تجویز می کند که هر دو جزو علل مادی درمان محسوب می شوند، از خداوند قادر حکیم به عنوان علت فاعلی غافل نیستیم و دعا و راز و نیاز وتوسل به اهل بیت طاهرین علیهم السلام را فراموش نمی کنیم.
در سیره پیامبر و اهل بیت علیهم السلام هم داریم که به همین اسباب مادی توجه می کرده و از آن ها در موقع لزوم دوری می کردند. مثلا همه می دانیم که جذام یک بیماری مسری هست. می گویند: فردی جذامی آمد تا با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت کند، پیامبر اکرم دستشان را به سوی او دراز نکرد و فرمودند: دستت را نگه دار بیعتت را پذیرفتم. (بحار الانوار، ج۷۶، ص۳۴۶، و ج۶۵، ص۸۲.) یعنی پیامبر اکرم که متصل به منبع وحی و معجزه هست، با شخص جذامی دست ندادند که سرایت پیدا نکند.
امام صادق علیه السّلام فرموده اند: «أَبَى اَللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ اَلْأَشْیَاءَ إِلاَّ بِأَسْبَابٍ» خداوند خوددارى و امتناع فرموده که کارها را بدون اسباب فراهم آورد. (الکافی، ج ۱، ص ۲۵۹) می گویند: «پیامبرى از پیامبران خدا بیمار شد. گفت خودم را درمان نمى کنم تا همان کسى که بیمارم کرده، خودش درمانم کند و شفا دهد. خداوند عزوجل به او وحى کرد: شفایت نمى دهم، مگر آن که بروی خودت را درمان کنى» (مکارم الاخلاق، ص۳۶۲)
یعنی پیامبر خدا هم که باشی درحالت عادی باید با غیر معجزه زندگی کنی، باید دنبال درمان بروی ، باید پیشگیری کنی تا مریض نشوی. و البته دعا و توسل هم خودش از اسباب و علل هست و به درمان بیماری کمک می کند.
ثبت دیدگاه