مرد فقیر و مومنى به محضر امام کاظم علیه السلام رسید و از او خواست تا گرفتاریش را برطرف سازد.
امام علیه السلام در چهره او خندید و فرمود: سوالى از تو مى کنم اگر جواب آن را دادى دو برابر آنچه را طلب کردى به تو خواهم داد اما اگر جواب سوال مرا ندادى همان اندازه که در خواست کردى را به تو مى دهم و البته او صد در هم در خواست کرده بود که با آن کار کند تا زندگى خود را اداره نماید.
مرد فقیر عرض کرد: بپرس.
امام علیه السلام سوال کرد: اگر آرزوى چیزى در دنیا به تو واگذار شود چه چیزى را آرزو مى کنى؟
او در پاسخ عرض کرد: آرزو مى کنم که تقیه در دینم نصیبم گردد و بتوانم حقوق برادران دینى ام را که بر عهده دارم انجام دهم.
امام علیه السلام فرمود: چرا ولایت ما اهلبیت را در خواست نمى کنى؟
او گفت : این را که دارم ، آن را که ندارم خواستم . و من خدا را بر آنچه دارم شکر مى گویم و از آنچه ندارم در خواست مى نمایم.
امام علیه السلام فرمود: احسنت ، دو هزار در هم به او بدهید.
منبع:
اصول کافى، باب الطاعه والتقوى.
ثبت دیدگاه