دغدغههایی زیادی برای جوانان مثل من که روی صندلی دانشگاه نشستهاند وجود دارد و اساتیدی که بر این دغدغه و ذهنیتها میافزایند، از آنهایی که قدرت تحلیلیشان برمبنای شبکه اون ور آبی هست، من نیز بهتبع چنین حرفهایی دچار تردیدها و دغدغههایی میگردم، نزدیک دهه پیروزی انقلاب تنهایی در کلاس نشسته بودم و با خود کتابی میخواندم که سامان با لحنی طلبکارانه وقتی اسم کتاب من را دید وارد شد و گفت: انقلاب اسلامی یعنی چه؟ الآن ما چه داریم؟ اگه اون دوران تداوم داشت بهترین امکانات و بهترین پیشرفت را داشتیم؟ دین هم داشتیم مثل قبل انقلابیها که دیندار بودن و کشورهای پیشرفتهای که دیندارند، برگشتم گفتم همه اینها درست اما در کنار اینها عزت هم داشتی یا اینکه همه چی داشتی ولی وابسته به کشوری بودی که همهچیزت از او کشور بود و بدون اجازهاش آب هم نمیخوردی مثل خیلی از کشورهای که میبینی و این مشکلات اگه به اون زمان برگردی هم بود، اما این کتاب شهید مطهری را بهش گفتم بخون در مورد انقلاب اسلامی هست و در ادامه گفتم که اگه مشکلات هست به اشخاص و افراد برمیگردد نه به انقلاب و گفتم از دیدگاه شهید مطهری، انقلاب اسلامی یک انقلاب باشد همهجانبه مثل صدر اسلام که پیامبر در دوران جاهلیت انقلاب کرد که شرط پیروزی و ادامهدار بودن آن حرکت برای تحقق همه اهداف بهصورت یک سیستم منظم و اصول الهی است.
انقلاب صدر اسلام در همان حال که انقلابی مذهبی و اسلامی بود، در همان حال انقلابی سیاسی نیز بود و در همان حال که انقلابی معنوی و سیاسی نیز بود. انقلابی اقتصادی و مادی نیز بود؛ یعنی حریت، آزادی، عدالت، نبودن تبعیضهای اجتماعی و شکافهای طبقاتی در متن تعلیمات اسلامی است…مبارزه برای پر کردن شکافهای طبقاتی از تعالیم اساسی اسلام محسوب میشود؛ اما این مبارزه با معنویتی عمیق توأم و همراه است؛ از سوی دیگر روح آزادیخواهی و حریت در تمام دستورات اسلامی به چشم میخورد…و دیگر سخن را تمام کردم و بحث را ادامه ندادم. (۱)
پینوشت:
۱) زهرا موسی قلیلو
ثبت دیدگاه