اینهمه فضیلت که براى گریه بر حسین علیهالسلام بیانشده و اینکه اشک چشم، آتش دوزخ را فرومینشاند و غمگین شدن در سوگ شهیدان کربلا ایمنى از عذاب است، در صورتى است که گناه و فسق و آلودگى انسان در حدى نباشد که مانع رسیدن این فیض الهى گردد؛ اشکی که مبین پیوند عاطفى و رابطه مکتبى و اتصال روحى با راه و فکر و خط ائمه و سیدالشهداست حتماً زمینهساز پرهیز از گناه میگردد؛ به تعبیر شهید مطهری: گریه بر شهید شرکت در حماسه او و هماهنگى با روح او و موافقت بانشاط او و حرکت اوست؛ امام حسین علیهالسلام بهواسطه شخصیت عالیقدرش، بهواسطه شهادت قهرمانانهاش، مالک قلبها و احساسات صدها میلیون انسان است.
اگر کسانى که بر این مخزن عظیم و گرانقدر احساسى و روحى گمارده شدند یعنى سخنرانان مذهبى بتوانند از این مخزن عظیم در جهت همشکل کردن و همرنگ کردن و هم احساس کردن روحها باروح عظیم حسینى بهرهبرداری صحیح کنند، جهانى اصلاح خواهد شد؛ (۱) پس مهم، شناخت فلسفه گریه در راستاى احیاى عاشورا و زنده نگهداشتن مراسم حسینى و فرهنگ کربلاست نه گناه کردن و آلودگى به امید پاک شدن با چند قطره اشک! معلوم نیست که دلوجان آلوده، آن همسویى را با امام داشته باشد که با یاد مصائبش گریه کند.
گریه در فرهنگ عاشورا سلاح همیشه برندهای است که فریاد اعتراض به ستمگران را دارد؛ اشک، زبان دل است و گریه، فریاد عصر مظلومیت؛ رسالت اشک نیز پاسدارى از خون شهید است.
امام خمینى«ره» فرمود: هر مکتبى تا پایش سینهزن نباشد تا پایش گریه کن نباشد تا پایش توى سر و سینهزن نباشد حفظ نمیشود؛ (۲) گریه کردن بر شهید، نگهداشتن و زنده نگهداشتن نهضت است؛ (۳) گریه کردن بر عزاى امام حسین، زنده نگهداشتن نهضت و زنده نگهداشتن همین معنى است که یک جمعیت کمى در مقابل یکامپراطور بزرگ ایستاد؛ آنها از همین گریهها میترسند براى اینکه گریهای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است. (۴)
پینوشت:
۱) شهید (ضمیمه قیام و انقلاب مهدى)، صفحه ۱۲۴ و ۱۲۵.
۲) صحیفه نور، جلد ۸، صفحه ۷۰.
۳) همان، جلد ۱۰، صفحه ۳۱.
۴) همان، جلد ۱۰، صفحه ۳۱.
ثبت دیدگاه