اینکه آیا اساساً امکان مقایسه میان انقلاب اسلامی ایران و انقلاب نبوی وجود دارد یا نه خودش بحثی مفصل میطلبد؛ چراکه موقعیت رسول گرامی اسلام و جایگاه مقام ربوبی و دریافت مستقیم وحی از جانب پروردگار متعال و شرایط اجتماعی و سیاسی و فرهنگی مردم عرب و عجم در آن زمان قطعاً بازمان فعلی تفاوتهای بنیادین دارد.
پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه وآله وسلم درزمانی ظهور کرد که قالب مردم غرق در جاهلیت و اشرافیت و بتپرستی بودند و ابتدا برنامه ویژه و تبلیغی خاصی را برای هدایت مردم به راه راست و عقاید حقه الهی در پیش گرفتند تا بعد از رسوخ ایمان و باور توحیدی در قلبهای مردم، زمینه برای انقلابی بیرونی و تشکیل و پایهگذاری اساس حکومت عدل الهی – اسلامی فراهم شد؛ اما در مورد انقلاب اسلامی ایران آنچه به ذهن حقیر میرسد این است که بر اساس مشاهدات تاریخی شالوده و بنیان اعتقادی اسلامی در قلبها و جان مردم سالیان درازی وجود داشت و کشف حجابهای رضاخانی هم نتوانست مردم ایران را به جاهلیت برگرداند و دست از عقاید حقه اسلامی بردارند و حتی برای حفظ عفاف و حجاب خود از رفتن به مدارس حکومت شاهنشاهی امتناع میورزیدند.
سالها دغدغه حکومتی اسلامی و مردمی و تربیت نسلی انسانی وایمانی در باورها و عقاید مردم وجود داشت ولی فقدان رهبری واحد و مجاهد و اسلامشناس که موردقبول همه باشد و نفوذ شیاطین بیگانه بر عناصر سستعنصر خوشگذران و ضعیف نگهداشتن مردم ازنظر سواد و علم مانع شکوفایی و عملی کردن راه پیامبران و امامان و حاکمیت معارف الهی و عدالت اجتماعی میشد. (۱)
[divide icon=”square” color=”#”]
پینوشت:
۱) برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
الف) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، بخش وظایف و اختیارات رهبری.
ب) نهجالبلاغه، خطبه ۲۷.
پ) نهجالبلاغه، خطبه سوم.
ت) انفال، آیه ۶۲.
ث) مصباح یزدی، محمدتقی، پرسشها و پاسخها، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، نقش مردم در حکومت اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷.
ج) یونس، آیه ۳۲.
چ) آلعمران، آیه ۸۵.
ح) واعظی، احمد، حکومت اسلامی (درسنامه اندیشه سیاسی اسلام)، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۸۱، صفحه ۲۴۲.
ثبت دیدگاه