رها در زندان

به گمانم بدترین نوع رفتار خداوند با یک انسان این است که او را به حال خود رها بگذارد؛ این شروع افتادن مشکل‌های واقعی است؛ آدمی چنین اسیری را می‌ماند که سال‌هاست در اتاق انفرادی مانده؛ هیچ دری نیست؛ راه فراری نیست؛ در چنین اوضاعی است که شخص در زندان اوهام خویش نیز اسیر می‌گردد؛ پرسه در خیال؛ وهم در وهم؛ بیراهه‌ای در بیابان؛ از چنین آدمی ادعای نبوت نیز بعید نیست؛ آورده‌اند که محمدرضا پهلوی اعتقاد داشته است باید کارهایی را در زمین انجام دهد که کسی قادر به انجام آن نیست، این‌که خلیفه خدا بر روی زمین است؛ او را درک کنید، شاید هرکسی جای او باشد. (۱)

 

پی‌نوشت:
۱) انقلاب سفید، صفحه ۱۶، چاپ تهران، وزارت دربار شاهنشاهی، ۱۹۶۶ م.

لطفاً نظر خود را بنویسید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *