توی کلاس یه اوضاعی بود! بچهها ریخته بودن رو سروصورت همدیگه.
ـ تو نمیفهمی، من می گم به درد نمی خوره.
ـ داداشم گفته؛ اگه اینطوری نباشی با یه بیبی فرقی نداری.
خوب شد معلم اومد.
– چی شده بچهها؟
ـ آقا ناصر و وحید باهم دعوا می کنن که سیاست خوبه یا نه؟!
[معلم یه لبخند می زنه و بعد کمی سکوت می گه]: بچهها! سیاست اگه باکلک قاطی بشه تلخه تلخه؛ اما اگر درست ازش استفاده کنی و نذاری دشمنا کلا سرت بذارن شیرین شیرینه؛ دشمنا قبل از انقلاب تلاش میکردند که دینداری ما رو جدای از سیاست نشون بدن تا ما کاری به کار اونا نداشته باشیم.
ثبت دیدگاه